معنی خیساندن، اشباع کردن، شیب دادن، مایع (جهت خیساندن) سرازیر، تند، سراشیب، گزاف، فرو کردن (در مایع), معنی خیساندن، اشباع کردن، شیب دادن، مایع (جهت خیساندن) سرازیر، تند، سراشیب، گزاف، فرو کردن (در مایع), معنی odsاjbj، اafاu lcbj، adf bاbj، kاdu ([iت odsاjbj) scاxdc، تjb، scاadf، ;xاt، tcm lcbj (bc kاdu), معنی اصطلاح خیساندن، اشباع کردن، شیب دادن، مایع (جهت خیساندن) سرازیر، تند، سراشیب، گزاف، فرو کردن (در مایع), معادل خیساندن، اشباع کردن، شیب دادن، مایع (جهت خیساندن) سرازیر، تند، سراشیب، گزاف، فرو کردن (در مایع), خیساندن، اشباع کردن، شیب دادن، مایع (جهت خیساندن) سرازیر، تند، سراشیب، گزاف، فرو کردن (در مایع) چی میشه؟, خیساندن، اشباع کردن، شیب دادن، مایع (جهت خیساندن) سرازیر، تند، سراشیب، گزاف، فرو کردن (در مایع) یعنی چی؟, خیساندن، اشباع کردن، شیب دادن، مایع (جهت خیساندن) سرازیر، تند، سراشیب، گزاف، فرو کردن (در مایع) synonym, خیساندن، اشباع کردن، شیب دادن، مایع (جهت خیساندن) سرازیر، تند، سراشیب، گزاف، فرو کردن (در مایع) definition,